الهه

آنگاه كه نت هاي موسيقي غرق در سكوت اند و قلبها و قلم ها از تپيدن و نوشتن باز مي مانند معماري آغاز مي شود

Thursday, August 10, 2006

دوست

دوست شما ، نيازهاي بر آورده ي شماست . كشتزاري ست كه در آن با عشق بذر مي افشانيد و با سپاس درو مي كنيد او سفره ي نانتان و اجاق روشن كاشانه تان نيز هست . زيرا شما گرسنه ي ديدار دوستيد و با ديدارش ، قرار مي گيريد هنگامي كه يك دوست انديشه هايش را با شما در ميان مي گذارد ، از گفتن « نه » ، مهراسيد و نيز « آري » را از او دريغ مداريد وهنگامي كه او غرقه ي سكوت خويش است ، دل تان همچنان به دل او گوش مي دهد ؛ زيرا در دوستي و همدلي ؛ همه ي انديشه ها ، همه ي خواستن ها ، همه ي انتظارها ، بي حضور كلمات ، و با حضور شادماني و سرمستي پنهان ، زاده مي شوند و تقسيم مي شوند هنگامي كه از دوستي جدا مي شويد ، غمين مباشيد ؛ زيرا آ نچه را كه در او دوست تر ميداريد ، ممكن است در غياب او روشن تر و آشكار تر به چشم آيد خوش بود آنكه در دوستي ، هدفي جز ژرفا بخشيدن به روح نباشد زيرا عشقي كه جوياي جز افشاي رازهاي خود اوست ، عشق نيست ، بلكه دامي ست گسترده ، كه در آن جز بيهودگي نمي افتد همواره بهترين هاي خود را براي دوستت كنار بگذار . اگر او روز هاي قنات رزق تان را ديده است ، پس بگذاريد روزهاي جوشش چشمه ي توفيق تان را نيز تجربه كند دوست آن نيست كه براي كشتن وقت به سراغش برويد . در حضور حضرت دوست ، اوقاتي براي زندگي بجوييد . زيرا دوست ، نيازتان را پاسخ مي دهد . تهي درونتان را پر مي كند در ساحت دوستي ، بي امساك ، خنده بپراكنيد و لذت قسمت كنيد . زيرا در شبنم چيز هاي كوچك است كه دل آدمي ، بامدادش را پيدا مي كند و تازه مي شود (خليل جبران)

0 Comments:

Post a Comment

<< Home